اسکیزوفرنی

تعریف اسکیزوفرنی:

اسکیزوفرنی اختلالی است که مشخصه اصلی آن اشفتگی در تفکر، رفتار و هیجان است. تفکر مختل که در آن افکار و اندیشه ها ارتباط منطقی با هم ندارند. ادراک و توجه ناقص، نبود ابرازگری هیجانی، ابرازهای نامناسب، رفتارهای اشفته، باورهای عجیب و غریب وتوهم ها از دیگر نشانه ها هستند.

شیوع:

شیوع اسکیزوفرنی در طول عمر حدود یک در صد است و در مردان و زنان برابر است. اما شروع آن در مردها زودتر از زنان است. اوج شروع بیماری در مردها ۱۵ تا ۲۵ سالگی و در زنان ۲۵ تا ۳۵ سالگی می باشد. شروع اسکیزوفرنی قبل از ۱۰ سالگی و پس از ۶۰ سالگی بسیار نادر است.

علائم:

  1. هذیان
  2. توهم
  3. بی تفاوتی یا بی ارادگی
  4. ناتوانی گویایی(فقر گفتار، فقر محتوای گفتار)
  5. نبود احساس لذت
  6. افت عاطفی
  7. بی تفاوتی اجتماعی
  8. رفتار آشفته یا کاتاتونیایی
  9. گفتار اشفته
  10. اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی و روابط بین فردی

 

انواع اسکیزوفرنی:

  1. اسکیزوفرنی آشفته: این نوع اسکیزوفرنی با گفتاری مشخص می شود که آشفته است و دنبال کردن و فهمیدن آن برای شنونده دشوار است. بیمار ممکن است گسیخته و نامفهوم صحبت کند، واژه هایی با تلفظ مشابه را سرهم کند، حتی واژه های جدید بسازد که معمولا با مسخره بازی و خنده همراه است. بیمار ممکن است دچار افت عاطفی باشد، تغییرات مداوم هیجانی را تجربه کند و دچار حالتهای توجیه ناپذیر خنده و گریه شود.
  2. اسکیزوفرنی کاتاتونیایی: آشکارترین علامت آن همان علائم کاتاتونیایی است. بیمار نوعا بین بی حرکتی کاتاتونیایی و تهییج شدید تغییر حالت می دهد. به این معنا که بیمار ممکن است با ترتیب های عجیب و غریب و گاه پیچیده ای از حرکات انگشت، دست و بازو که اغلب هدفمند به نظر می رسد، پی در پی ایما و اشاره کند. در بی حرکتی کاتاتونیایی، بیمار حالتهای بدنی غیرعادی به خود میگیرد و تا مدت طولانی وضعیت را به همان شکل حفظ می کند.
  3. اسکیزوفرنی پارانوییدی: وجود هذیانهای بارز کلید تشخیص این نوع اسکیزوفرنی است. هذیانهای گزند و اسیب شایع ترین هذیانها هستند. اما هذیانهای بزرگ منشی نیز ممکن است دیده شود یعنی بیمار احساس اغراق امیزی درباره اهمیت، قدرت،دانش یا هویت خود دارد.

 

  1. اسکیزوفرنی نامتمایز: بیمار واجد تمام ملاکهای اسکیزوفرنی نیست اما برخی از نشانه های ان را از خود بروز می دهد.

 

علل اسکیزوفرنی:

  1. انتقال دهنده های عصبی: یکی از عوامل می تواند بالا بودن فعالیت انتقال دهنده عصبی دوپامین باشد. از دیگر عوامل می توان به مواردی از این قبیل اشاره کرد: بالا بودن تعداد و حساسیت گیرنده های دوپامین در مسیر مزولیمبیک، پایین بودن فعالیت نورونهای دوپامین در قشر جلو پیشانی، وجود گلوتامات در مایع مغزی نخاعی، اختلال در انتقال گابا در قشر جلو پیشانی و …..
  2. ساختار و کارکرد مغز: بطن های برگ که دال بر از بین رفتن سلولهای مغزی است با عملکرد ضعیف بیمار در ازمونهای عصب روانشناختی، سازگاری ضعیف قبل از شروع اختلال و پاسخدهی ضعیف به درمان دارویی همبستگی دارد.همچنین کاهش ماده خاکستری مغز در هر دو ناحیه گیجگاهی و پیشانی از دیگر علل است.
  3. عوامل ژنتیک: طیف وسیعی از مطالعات ژنتیک حاکی از وجود یک جزئ ژنتیک قوی در توارث اسکیوفرنی است. دو قلوهای یک تخمکی بالاترین عیار ابتلا توام را دارند.
  4. عوامل روانی اجتماعی: عواملی مانند اختلال در سازمان ایگو که بر تعبیر واقعیت و کنترل سائق های درونی تاثیر می گذارد. فشار روانی، جایگاه اجتماعی اقتصادی، عوامل مربوط به خانواده اختلال در روابط بین فردی و ….

کودکانی که پیامهای متضاد درباره رفتار، نگرش و احساساتشان از جانب پدر و مادر دریافت می کنند برای فرار از موقعیت گیج کننده و لاینحل وابستگی مضاعف به حالت سایکوتیک عقب نشینی می کند.

 

درمانها:

  1. بستری کردن: هدف اصلی از بستری کردن شامل رسیدن به اهداف تشخیصی، درمان دارویی، ایجاد امنیت بیماران به دلیل افکار خودکشی یا آدمکشی و یا رفتارهایی که به وضوح نابسامان یا نامتناسب هستنداز طریق بستری کردن است که می‌توان ارتباط مناسبی بین بیمار و نظام‌های حمایت اجتماعی برقرار نمود.
  2. دارودرمانی: مصرف داروهای ضدروان پریشی که به انها نورولپتیک هم می گویند معمولا برای این اختلالات تجویز می شوند.
  3. اموزش مهارت های اجتماعی: هدف اموختن نحوه موفقیت امیزبا موقعیت های بین فردی گوناگون به اشخاص دچار اسکیزوفرنی است. مانند بحث و گفتگو با روان پزشکشان درباره داروهای خود، سفارش دادن غذا در رستوران، پر کردن تقاضانامه، نه گفتن به فروشندگان مواد و دارو در خیابان ها، و….
  4. خانواده درمانی: اموزش اعضای خانواده درباره اسکیزوفرنی به ویژه در خصوص عوامل ژنتیکی، عصبی ای زیستی که فرد را مستعد این بیماری می کند و مشکلات، نشانه ها ، علائم، داروها و عوارض جانبی انها
  5. درمانهای شناختی رفتاری:برخی بیماران را می توان تشویق کرد تا باورهای هذیانی شان امتحان کنند و از طریق بحث های دسته جمعی کمک می شود تا معنایی غیر روانپریشانه برای نشانه های پارانویایی قائل شوند و بدین وسیله ماهیت افراطی و نفرت انگیز ان را کاهش دهند.

 

پیشنهاد به اطرافیان:

  1. پرهیز از سرزنش: اعضای خانواده خودشان و بیمارشان را بخاطر بیماری و مشکلات مربوط به ان سرزنش نکنند.
  2. بهبود مهارتهای ارتباطی و حل مسئله در خانواده به کمک درمانگر
  3. کسب اطلاعات درباره بیماری، عود ان، داروها و عوارض جانبی شان
  4. شرکت در جلسات خانواده درمانی

     


 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *