بدکارکردی ها و مشکلات جنسی: مشکلات مرتبط با میل جنسی- بخش اول
در ادامه مجموعه مطالب انسان و رفتار جنسی به بررسی بدکارکردی ها و مشکلات شایعی می پردازیم که زنان و مردان ممکن است در طول زندگی جنسی خود، آنها را تجربه نموده و منجر به بروز مشکلاتی در زندگی آن ها شده باشد. ماهیت مشکلات، علل احتمالی و درمان های شایع برای هر یک از مشکلات به صورت مجزا مورد اشاره و بررسی قرار می گیرد.
مهمترین نکته ای که در ابتدا باید مورد اشاره قرار بگیرد این است که در حقیقت و در دنیای واقعی، مرز مشخصی بین شرایط نرمال و غیرنرمال در ارتباط با بدکارکردی ها و مشکلات جنسی نمی توان تعیین کرد؛ این مساله از چند جنبه قابل تامل و بررسی است: نخست اینکه سطح مشکلات از فردی به فرد دیگر متفاوت بوده و این سطوح دارای تعاریف متفاوتی از دید افراد است؛ برای مثال ممکن است میزان مشخصی از میل جنسی در فردی باعث بروز مشکلاتی در زندگی جنسی وی گردد، در حالیکه همان میزان میل جنسی برای فرد دیگری وضعیت نرمالی ایجاد کند. دوم اینکه بسیاری از مشکلاتی که در ارتباط با رفتار جنسی شکل می گیرند، با هم همپوشانی دارند، برای مثال مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی جنسی می توانند بر ارگاسم تاثیر بگذارند و مشکلات ارگاسم نیز به نوبه خود بر بر میل جنسی جنسی و توانایی فرد برای برانگیختگی موثر هستند. به لحاظ آماری ۴۴ درصد از مردانی که مشکلات نعوظ را گزارش میدهند، مشکلات مرتبط با انزال زودرس را نیز تجربه می کنند. بنابراین مشکلات جنسی می توانند دلیل شکل گیری یکدیگر بوده و به همین دلیل ممکن است گاها منشاء یکسانی داشته باشند و البته رویکردهای درمانی مشابه و به همین دلیل مشاهده می گردد، با رفع یکی از مشکلات، به طور خودبه خودی بقیه مشکلات نیز یا حل می شوند یا بهبودی قابل توجهی پیدا می کنند.
در ابتدا به بررسی مشکلاتی می پردازیم که ممکن است افراد در ارتباط با میل و برانگیختگی جنسی خود تجربه کنند. برای بسیاری، میل جنسی منجر به آغاز رابطه و فعالیت جنسی می گردد و برای برخی میل جنسی بعد از پرداختن به فعالیت جنسی شکل می گیرد. کاهش میل جنسی و مشکلات مرتبط با آن در هر دو جنس دیده می شود. این مشکلات عمدتا با کاهش قابل توجه و فقدان میل جنسی کافی برای فعالیت جنسی شناخته شده و شامل هم جنبه روانشناختی (فقدان میل) و هم جنبه فیزیولوژیکی (مشکلات برانگیختگی نظیر فقدان لزج شدن واژن یا مشکل فیزیکی درشکل گیری نعوظ) می باشد.
مردان و زنانی که مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی جنسی را تجربه می کنند معمولا کاهش رویاپردازی های جنسی، کاهش فعالیت جنسی، عدم رضایت از رابطه جنسی و فقدان ارگاسم را تجربه می کنند. مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی زمانی به عنوان یک مشکل در نظر گرفته می شوند که حداقل ۷۵ درصد علائم آن، برای مدت زمان مشخصی (حداقل ۶ ماه بر اساس DSM5) دوام داشته و منجر به شکل گیری نگرانی جدی در فرد گردند.
مشکلات مرتبط با میل جنسی در زنان
پیش از این دو تشخیص مجزا برا ی اختلالات میل جنسی و برانگیختگی جنسی در زنان وجود داشت (DSM-4)، اما در حال حاضر و در DSM-5 هر دوی این اختلالات با یکدیگر ترکیب شده و با عنوان اختلال میل/برانگیختگی
شناخته می شود. بسیاری از متخصصین معتقد هستند که طبقه بندی اولیه این اختلال به دلیل همپوشی های زیاد آنها، تمیز این دو اختلال را از یکدیگر بسیار دشوار می ساخت. ملاک های اصلی در شناسایی و تشخیص این اختلال شامل فقدان یا کاهش میل و رغبت، کاهش یا فقدان خیال پردازی های جنسی، کاهش یا فقدان فعالیت جنسی و البته کاهش میزان پاسخ های جنسی به تلاش های شریک جنسی برای تحریک و برانگیختگی، کاهش تهییج و تحریک جنسی، کاهش لذت جنسی و کاهش پاسخ های فیزیکی در طول فعالیت جنسی (کاهش یا فقدان لزج شدن واژن) می باشد. مشکلات بی میلی جنسی در زنان، یکی از شایع ترین مشکلات مرتبط با رفتارهای جنسی در زنان می باشد. امارها نشان میدهد حدود ۲۷ درصد از زنان قبل از دوران یائسگی و ۵۲ درصد از زنان بعد از دوران یائسگی، مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی را تجربه می کنند. از هر سه زن، یک نفر بی میلی قابل توجهی را در فعالیت جنسی تجربه میکنند و با توجه به اینکه سطح میل جنسی در هر زن متفاوت می باشد، لذا برای هر زن منحصر به فرد است. بی میلی جنسی می تواند بی میلی جنسی موقعیتی باشد؛ یعنی در شرایط خاصی بوجود آید و یا بی میلی نسبت به شریک جنسی باشد و یا ترکیبی از این دو به همراه علائم روانی و فیزیکی خاص خود. فقدان پاسخ های فیزیولوژیکی که منجر به روان سازی مهبلی می گردد، مستقیما برروی میل جنسی و برانگیختگی و متعاقبا بر روی ارگاسم و رضایتمندی جنسی در طول آمیزش جنسی تاثیرمی گذارد.
به طور معمولی وقتی زنی از نظر جنسی برانگیخته می شود، اولین پاسخ های فیزیولوژیکی که تجربه خواهد کرد، انبساط خون در رگ های محل لگن خواهد بود؛ این وضعیت اجازه میدهد خون به میزان بیشتر و با روانی بیشتر در ناحیه تناسلی جریان پیدا کند. این افزایش جریان خون باعث شکل گیری ترشحات دیواره رگ های خونی میگردد که در نهایت به روان سازی مهبلی قبل و در حین آمیزش جنسی منجر می شود و در شکل دادن به ارگاسم لذت بخش موثر است. همچنین این فرایند افزایشی خون باعث برآمدگی بیشتر کلیتوریس و نیز اماده سازی رحم می شود. به طور همزمان لب های داخلی و بیرونی مهبل برای انجام آمیزش منبسط میگردند و تمام این فرآیندها باعث ایجاد روانسازی مهبلی و تسهیل در امر دخول و آمیزش جنسی میگردند. در زنانی که اختلال بی میلی جنسی وجود دارد، عموما پاسخ های فیزیولوژیکی اشاره شده اتفاق نمی افتند و یا در طول فعالیت جنسی ادامه پیدا نمی کنند و برای مثال حین آمیزش جنسی زن با خشکی واژن مواجه می شود که رسیدن به ارگاسم را مشکل ساز کرده و نارضایتی جنسی را باعث میگردد.
اختلالات مرتبط با میل و برانگیختگی در زنان ممکن است به دلایل مختلف اتفاق بیفتد؛ دلایل شکل گیری مشکلات مرتبط، عموما چندبعدی و بیش از یک علت ممکن است در این موارد نقش داشته باشد؛ عوامل مرتبط با شریک جنسی و رابطه (نظیر فقدان جذابیت شریک جنسی، بیماری شریک جنسی، تعارضات و تضادهای زناشویی، عدم تطابق سطح میل و رغبت جنسی زوجین و مانند آن) ، مسائل فردی نظیر مشکلات مرتبط با سلامت روان (اضطراب، افسردگی، وسواس، تصویر بدنی ضعیف از خود، آموزش های جنسی نادرستی که فرد در دوران کودکی دریافت داشته است، نگرانی از بابت باردرای، سوء استفاده های جنسی احتمالی در زندگی گذشته فرد و…)، مشکلات پزشکی (وجود بیماری های قلبی، فشار خون بالا، دیابت، مشکلات تیروئید، مشکلات کلیوی و برداشتن تخمدان، کاهش هورمون های جنسی بویژه در اثر افزایش سن (یائسگی)، تاثیرات جانبی داروها (داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد سایکوز، داروهای ضد فشار خون، مسکن ها، داروهای ضد بارداری) و…) و مانند آن ها از جمله
عللی هستند که منجر به شکل گیری مشکلات و بدکارکردی در ارتباط با میل و برانگیختگی جنسی در زنان می گردند.
درمان مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی جنسی در ابتدا باید با تمرکز بر شناسایی علل شکل دهنده صورت گیرد. بنابراین درمان این مشکلات کاملا بستگی به علل شکل دهنده آن دارد. چنانچه هر نوع مشکل پزشکی در شکل گیری این اختلالات نقش داشته باشد، درمان های دارویی در اولویت درمانی قرار می گیرند. بسیاری از متخصصین معتقد هستند که پیچیدگی ابعاد و مولفه های موثر در شکل گیری این اختلال، درمان آن را نیز دشوار ساخته است. بررسی و ارزیابی علل بین فردی، علل فردی، علل پزشکی و حتی بررسی سوابق خانوادگی و اجتماعی و فرهنگی از اولین گام های درمانی می باشد. بعد از مشخص شدن دلایل احتمالی معمولا رویکردهای چندبعدی برای درمان که در برگیرنده چند روش درمانی است،
بیشتر زنانی که دارای مشکلاتی در زمینه لزج سازی واژن هستند، معمولا دارای کاستی در میزان هورومون های جنسی خود هستند بویژه اگر زنان در سن یائسگی خود باشند. عموما این قبیل مشکلات از طریق درمان های جایگزین هورمونی بهبود پیدا می کنند. بعلاوه ابزارهایی برای رفع مشکلات مرتبط با فرآیند خونرسانی نظیر (Eros-CTD ) نیز وجود دارند که کاربرد آن ها مفید گزارش شده است. این ابزار که نوعی پمپ خلاء می باشد در بالای ناحیه کلیتوریس قرار می گیرد و از طریق مکش باعث افزایش و تسهیل جریان خونرسانی به ناحیه مهبلی میگردد. این درمان از سال ۲۰۰۰ وارد چرخه های درمانی برای این اختلال شده است. داروی سیلدنفیل (ویاگرا) نیز می تواند باعث افزایش جریان خون در ناحیه تناسلی زنان می گردد.
در ارتباط با منشاء روانی اختلال شاید رواندرمانی (بویژه رویکردهای درمان شناختی-رفتاری) شایع ترین درمان مورد استفاده برای مولفه های روانشناختی باشد. این رویکردها عمدتا بر طرزفکر، نگرش ها، باورها و شناخت ها و همچنین احساست فرد و عواملی که بر آن تاثیر می گذارند، تمرکز می کنند. این شکل از درمان معمولا کوتاه و ساختارمند بوده و مبتنی برتکالیف متعددی است که در اختیار فرد یا زوجین قرار می گیرد. سکس تراپی نیز با تکیه بر آموزش های مناسب سعی دارد باعث کاهش مشکلات جنسی افراد گردد. در فرآیندهای درمانی مورد استفاده در این حوزه و نیز در روان درمانی با تمرکز بر مشکل در جریان روابط بین فردی، شناسایی دقیق مشکل، تفکیک علل از یکدیگر، بهبود روابط و عواطف، برنامه های آموزشی مهارت های جنسی و ارتباطی، استراتژی های حل مساله برای رفع مشکلات اقدام می شود. بعلاوه چنان مشکلات نتیجه تعارضات زناشویی باشد، از زوج درمانی و یاخانواده درمانی نیز استفاده می گردد؛ بویژه اینکه اغلب زوجین مشکلات جنسی را همزمان با تعارضات ارتباطی و پیرو آن افزایش انتظارت جنسی تجربه می کنند.
در مبحث آینده مشکلات مرتبط با میل و برانگیختگی جنسی در مردان و علل و درمان های آن، بررسی می گردد.