رویکرد سازهنگر پسامدرن
این دیدگاه به معنا یا مجموعه فرضهای مشترکی توجه میکند که خانواده در خصوص یک مشکل دارد. طرفداران این موضع اظهار میدارند که هیچ حقیقت عینی و منفردی وجود ندارد. بلکه سازههای اجتماعی متعددی راجع به یک موضوع مورد مشاهده به چشم میخورد و این موارد در وحله اول، به تجربههای شخصی مشاهده گران بستگی دارد. واقعیت صرفا در بافت مجموعه سازههای کسی وجود دارد که به آن فکر میکند. درمانگر پسامدران علاقهمند است تا خانواده را وارد گفتگوهایی کند که در آنها، زبان و معنای هر رویداد مقدم بر زنجیرههای رفتاری یا الگوهای تعاملی خانواده هستند. ۵ نمونه از این چشمانداز عبارتند از: درمان کوتاه مدت راهحل نگر، درمان راهحل مدار، رویکرد مبتنی بر نظامهای زبانی مشترک، روایت درمانی و گروه متخصصان انعکاس دهنده(بارکر، ترجمه زهره و محسن دهقان، ۱۳۷۵، گلدنبرگ و گلنبرگ، ترجمه براواتی و همکاران، ۱۳۸۸، گلادینگ، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۳۸۶، مینوچین و فیشمن، ترجمه بهاری و سیا، ۱۳۸۴) ..