پرسش و پاسخ-۱۱

س – زنی۴۲ساله هستم.ازدواج اولم بانارضایتی جنسی شدید من به طلاق انجامید.درسال۸۴باهمسر دومم آشناشدم.رابطه جنسی با او هم برای من عالی هست هم برای ایشان.به طوری که الان بعداز چهار سال ونیم زندگی مشترک ایشان به طور کامل روابط نامشروع را حذف کرده‌اندچون کاملا راضی هستنداما من یک مشکل کوچک دارم وآن سکوت ایشون هنگام رابطه است.بیشتر مواقع احساس می‌کنم با یک آدم آهنی رابطه دارم.لطفا بگوییدچه کار کنم؟البته چند باراعتراض کرده‌ام ولی فایده نداشته است.ثمره ازدواج ما دوفرزنداست.

پ – رابطه جنسی، رابطه ای پیچیده و چند بعدی است. بدین معنا که دامنه نسبتا گسترده ای از عوامل و مولفه های مختلف در شکل گیری و موفقیت آمیز بودن یا نبودن آن دخیل هستند. عوامل فردی (نظیر ویژگی های شخصیت، سلامت جسمانی و روانی و…)، عوامل محیطی و عوامل بین فردی (نوع رابطه و ویژگی های طرف مقابل)، عوامل پزشکی و… از جمله این عوامل هستند که هرکدام دامنه ای منحصر به فرد و گسترده دارند. یکی از مهمترین این عوامل ویژگی های شخصیتی و منحصر به فردی است که هر کدام از زوجین دارند، ویژگی های شخصیتی، باورهای جنسی، طرحواره های شناختی و سبک های جنسی از جمله مهمترین و موثرترین عواملی هستند که به عنوان عوامل فردی و بین فردی در شکل دادن به یک رابطه جنسی موفقیت امیز و لذت بخش نقش دارند. بنابراین در یک رابطه جنسی مهم است که هر کدام از زوجین با چه ویژگی هایی، با چه افکار و چه سبکی وارد رابطه جنسی می شوند. افراد در این زمینه تفاوت های بسیاری با هم دارند و جدای از این تفاوت ها، بسیاری از زوجین دارای افکار، طرحواره ها و سبک های جنسی بدکارکرد هستند که باعث می شود رابطه جنسی به صورت موفقیت آمیز صورت نگیرد. مساله مطرح شده در این سوال نیز در همین قالب می گنجد. در ابتدا زوجین باید به این نکته توجه داشته باشند که هدف از رابطه جنسی لذت بردن از رابطه می باشد بنابراین باید به دنبال لذت بردن از رابطه خود باشند و تلاش داشته باشند که رابطه خود را بر اساس آنچه که هر دو نفر در مورد آن به توافق می رسند پایه ریزی بکنند. بنابراین داشتن یک گفتگوی جنسی در ابتدا می تواند به تصمیم گیری در مورد آنچه که زوجین دوست دارند در رابطه جنسی اتفاق بیفتد، کمک شایانی می کند. چنانچه زوجین در مورد مسائل مورد توافق مشکل داشته باشند و نتوانند با یکدیگر به توافق برسند و یا طرحواره ها و سبک های جنسی بدکارکرد داشته باشند، باید حتما با متخصص مشورت داشته باشند. نکته مهمی که درسوال مطرح شده است اعتراض خانم به همسرشان برای مساله پیش آمده است، واقعیت این است که برخورد اعتراض آمیز در روابط جنسی مطلقا کارگشا نبوده و به شدت به رابطه جنسی و حتی روابط عاطفی زوجین آسیب می رساند. بنابراین زوجین باید گفتگوی جنسی و عاطفی را که در آن هریک نظرات خود را بیان می کنند و در مورد شرایط و ضوابط رابطه به توافق می رسند جایگزین کنند. پیشنهاد می گردد با متخصص سلامت جنسی مشاوره لازم صورت بگیرد.

س – زنی ۲۶ساله هستم. ۶سال قبل در دوران عقد به دلیل دلخوری از شوهرم هنگام آمیزش به‌رغم میل جنسی زیاد، بسیار منفعل عمل کردم. از آن روز به بعد میل جنسی‌ام را به کلی از دست دادم الان چه کنم تا میل جنسی‌ام برگردد؟

پ – بی میلی جنسی شاید شایع ترین اختلال جنسی در زنان باشد. بی میلی جنسی به عنوان کمبود یا فقدان خیالپردازی های جنسی و میل برای فعالیت جنسی توصیف شده است.بعلاوه بی میلی جنسی به ناتوانی مداوم زن برای رسیدن به حالت لزج سازی کافی و حالت نعوظ کلیتوریس در جریان فعالیت جنسی برمیگردد. فقدان این گونه پاسخ های فیزیولوژیک می تواند موقتی و یا در طول دوره زندگی وجود داشته باشد، بعلاوه می تواند کلی (در تمام شرایط با فقدان پاسخ های فیزیولوژیک روبه رو باشد) و خاص (در شرایط و موثعیت های خاص این مساله اتفاق افتد)باشد. از هر سه زن یک نفر بی میلی قابل توجهی را در فعالیت جنسی تجربه می‌کنند و با توجه به اینکه سطح میل جنسی در هر زن متفاوت می باشد، لذا برای هر زن منحصر به فرد است.بی میلی جنسی می تواند بی میلی جنسی موقعیتی باشد؛ یعنی در شرایط خاصی بوجود آید و یا بی میلی نسبت به همسر باشد و یا ترکیبی از این دو به همراه علائم روانی و فیزیکی خاص خود. فقدان پاسخ های فیزیولوژیکی که منجر به روان سازی مهبلی می گردد، مستقیما برروی میل جنسی و برانگیختگی و متعاقبا بر روی ارگاسم و رضایتمندی جنسی در طول آمیزش جنسی تاثیرمی گذارد.

بنابراین تشخیص این مساله که مشکل در میل جنسی به دلیل اتفاق افتاده است در مرحله اول صورت پذیرد. مراجعه به متخصص سلامت جنسی و بررسی کامل این مساله می تواند کمک کننده باشد. به طور کلی بی میلی جنسی مساله ای چند بعدی بوده و در شکل گیری آن عوامل مختلفی دخالت دارند. وضعیت سلامت عمومی فرد،وجود بیماری های روانی نظیر افسردگی،وضعیت هورمون های جنسی ،استرسورهای زندگی،نارسایی در غدد درون ریز،بیماریهای عروقی پیرامونی و حتی مصرف دارو و تاثیرات جانبی آن ها از جمله عوامل بسیار موثر در شکل دادن به این اختلال هستند.وجود عوامل مختلف شکل دهنده به این اختلال می تواند باعث شود زنانی که این وضعیت راتجربه می کنند، تفاوت های عمیقی را نیز با هم داشته باشند. برای مثال با توجه به اینکه سطح میل جنسی از زنی به زن دیگر بسیار متفاوت و متغیر است؛ممکن است زنانی که میل فعالی به داشتن رابطه جنسی ندارند، دریکشرایط عاشقانه بتوانند رابطه قابل قبولی داشته باشند؛ به این شرایط میل واکنشی می‌گویندکه درست در نقطه مقابل میل خود انگیخته قرارمی‌گیرد.معمولا زنانی که دارای این اختلال شناخته می شوند، با فقدان پاسخ های فیزیولوژیک مواجه بوده که نتیجه آن آمیزش دردناک و همراه با نارضایتی در زن و همسر او خواهد شد. این مساله باعث می شود که زن از آمیزش و فعالیت جنسی و روابط عاطفی و صمیمانه خود کاسته و با مشکلات ارتباطی مواجه شود.علل این اختلال واقعا پیچیده هستند؛ بنابراین توصیه می گردد جهت بررسی و ارزیابی دقیق به متخصص سلامت جنسی مراجعه گردد.

 

س– دلیل استخوان درد بعد از رابطه جنسی چیست؟در آزمایش خون هم میزان کلسیم و فسفر بالا است.

پ – با توجه به اینکه آزمایش خون نشان دهنده میزان کلسیم و فسفر بالا می باشد، لذا پیشنهاد میگردد به متخصص روماتولوژی یا غدد مراجعه گردد، زیرا احتمال درد مفاصل و روماتیسم مفصلی ویابیماریهای متابولیکی در شما وجود دارد. طبیعی است با چنین شرایطی به دلیل فعالیت بدنی در رابطه جنسی نیز استخوان درد وجود داشته باشد. بنابراین مراجعه به روماتولوژیست یا غدد ضروری می باشد.

س-   من مدت ۵ سال است که ازدواج کرده ام و طی این ۵ سال بارها و بارها متوجه خیانت های شوهرم شده ام . اولین بار در دوران عقد ما بود که من متوجه شدم . هر بار به خودش گوشزد کرده ام و تا به حال ۲ بار با خانواده اش راجب این موضوع صحبت کرده ام اما بی فایده بود ه است . خودش همیشه کتمان می کند و به من می گوید تو بی خود شکاک هستی و مریضی . تا ۳ هفته پیش که صحبت تلفنی اش را با یکی از دوست دخترهاش شنیدم و دیروز متوجه شدم که به یکی از دوستان صمیمی من هم پیشتهاد دوستی داده است . به ظاهر خیلی پسر سربه زیر و مودبی است اما من دیگه تحمل این کارهاش و ندارم و تصمیم یه جدایی گرفتم . برای اولین بار موضوع را با خانواده خودم مطرح کردم و آنها را از تصمیم خودم مطلع ساختم . من هر کاری می توانستم برای حفظ رابطمان انجام دادم اما شوهرم هیچ قدمی بر نمی دارد و از نظر او خیانت اصلا” امر زشتی نیست

پ – روابط جنسی  عاطفی خارج از روابط زناشویی، از جمله رفتارهایی است که متاسفانه روبه ازدیاد بوده و تبعات جبران ناپذیری به همراه دارد. چنین روابطی به دلایل متعددی اتفاق می افتند. زوجی که ممکن است درگیر در این مساله شود، عموما به دلیل وجود یک نیاز (عاطفی، جسمانی و روانی) به این مساله می پردازد، نیازی که عمدتا از طریق رابطه فعلی برآورده نشده است. وجود این مساله زمانی خیلی بیشتر می شود که تحت فشارهای شدیدی نظیر مشکلات عاطفی، روانی و یا مالی باشند. باید خاطر نشان ساخت که وجود روابط خارج از رابطه زناشویی ممکن است صرفا به یک نوع رابطه دوستی معمولی ختم شود ویا در موارد عمیق تر، روابط جنسی و عشقبازی را نیز شامل گردد. عشقبازی خارج از روابط زناشویی می تواند آسیبی جدی به اعتماد و اطمینان در رابطه وارد کند، اعتمادی که می تواند پیش بینی کننده روابط پایداری بین زوجین باشد، از طریق برقراری اولین روابط خارج از تعهدات زناشویی، براحتی از بین رفته و روابط را به چالش می کشد. باید همیشه این مساله را به خاطر داشت؛ وقتیکه پیمان تعهد بسته می شود به این معناست که زوجین به یکدیگر قول خواهند داد که به نیازهای فیزیکی، روانی و عاطفی یکدیگر توجه کرده و به یکدیگر در این زمینه خیانت نخواهند کرد. وجود یکی رابطه فیزیکی خارج از تعهدات زناشویی نشان دهنده فقدان تعهدات عاطفی و روانی حین فعالیت جنسی بین زوجین است. وجود این قبیل روابط ممکن است نشان دهنده روابط عاطفی، روانی و فیزیکی آسیب دیده بین زوجین باشد، ممکن است نشان دهنده فقدان اعتماد به نفس لازم بین زوجین باشد وممکن است نشان دهنده عدم اگاهی زوجین از تعهدات و انتظارات زناشویی یکدیگر باشد. زوجینی که با چنین مساله درگیر هستند عموما علائمی نظیر احساس بی ارزشی، اضطراب، افسردگی و خشم را به همراه خواهند داشت. آن ها ممکن است هرگز این نوع خیانت را فراموش نکنند.

با توجه به آنچه مطرح شد، شاید بهتر بود همان ۵ سال پیش و از زمانی که متوجه موضوع شدید،  به بررسی این موضوع و کمک گرفتن از متخصصین اقدام می کردید ، زیرا در صورت بروز هرگونه مشکلی در ابتدا و عدم حل و فصل آن، مطمئنا مشکلات بیشتری در زندگی زناشویی اتفاق می افتد که می تواند اوضاع را بدتر کند. این مسائل از حساسیت بالایی برخوردار هستند و به مانند درس نخواندن یک کودک نیست که با گوشزد کردن یا مسائلی این چنینی حل و فصل شوند، در چنین شرایطی  طلاق، شاید در مقاطعی بهترین راه حل باشد، اما به تبع اتفاقاتی که به دنبال طلاق رخ می دهند نیز می تواند بسیار آسیب زا باشد؛ بنابراین همیشه بهتر است ابتدا شرایط را مورد بررسی قرار دهید، به بررسی دقیق این مساله بپردازید، در ابتدا لازم است دلایل این مساله بررسی گردد، اینکه اصولا چرا چنین روابطی شکل گرفته و دلیل اصلی آن چه بوده است،  سپس به دنبال یافتن راه حل های احتمالی برای رفع آن باشید و در نهایت تصمیم گیری مناسبی انجام دهید. به هر حال ۵ سال پیش با علم به این موضوع ازدواج کرده اید، احتمالا دلایل خاص خودتان را برای ازدواج با این شرایط (خیانت همسرتان در همان زمان) داشته اید، طبیعی است که این دلایل را نیز باید مورد بررسی قرار دهید، شما که پذیرفتید با چنین فردی با شرایط خاصش ازدواج کنید، باید در تصمیم گیری هایتان دقت بیشتری داشت باشید و همه جوانب را مورد بررسی قرار دهید.  بنابراین پیشنهاد می گردد حتما به متخصصین این حوزه مراجعه نموده و سعی در داشتن حداقل چند جلسه مشاوره قبل از تصمیم گیری داشته باشید.

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *