رویکرد‌های-آموزش-روانی


رویکرد‌های آموزش روانی

رویکردهای آموزش روانی در درجه اول، متوجه کاهش فشار روانی در خانواده‌هایی بوده‌اند که با عضوی اسکیزوفرنی به سر می‌برند. آموزشگرهای روانی موضعی غیرملامت‌گر به خود می‌گیرند هیچ نوع بدکاری خانوادگی را مسوول اسکیزوفرنی نمی‌دانند. در عوض، آنها علاوه بر رهنمودهایی که به منظور کاهش موانع زندگی هماهنگ خانوادگی و کاهش احتمال عود نشانه‌های بیماری عرضه می‌شوند، کوشش‌های درمانی خود را صرف آموزش مهارت‌های کنار آمدن می‌کنند. اسکیزوفرنی نوعی بیماری زیستی به شمار می‌آید که بهترین نحو با ادغام دارودرمانی و کارگاه‌های آموزشی‌ای که به خانواده می‌آموزند، تا سطح شدت عاطفی خانواده را کاهش دهند، درمان می‌شوند. خانواده درمانی پزشکی که شکلی از آموزش روانی است، از همکاری‌های درمانگر- پزشک برای برخورد با بیماران مبتلا به بیماری‌ها و ناتوانی‌های مختلف استفاده می‌کند(بارکر، ترجمه زهره و محسن دهقان، ۱۳۷۵، گلدنبرگ و گلنبرگ، ترجمه براواتی و همکاران، ۱۳۸۸، گلادینگ، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۳۸۶، مینوچین و فیشمن، ترجمه بهاری و سیا، ۱۳۸۴) ..