دیابت و عملکرد ج ن س ی

دیابت به عنوان خوشه ای از بیماری های متابولیک شناخته می شود. نشانه اصلی دیابت، افزایش بیش از حد سطح قند خون است که می تواند آسیب شدیدی را به رگ های خونی و نورون ها وارد کرده و بنابراین سبب شکل گیری اختلالات مختلفی گردد. به طورکلی دونوع دیابت نوع اول و دوم وجود دارد. نوع اول که از همان سنین کودکی و نوجوانی به دلیل تخریب سلول های پردازشگر انسولین در پانکراس ایجاد می شود و بنابراین تزریق انسولین برای درمان آن بسیار ضروری است. و نوع دوم که از آن به عنوان دیابت دیرآغاز یاد می کنند.چاقی و در واقع چاقی مرکزی(چاقی در ناحیه شکم) علت اصلی شکل گیری نوع دوم دیابت است. نوع دوم به دلیل تغییراتی که در زندگی مدرن ایجاد شده، تمایل به مصرف غذاهای آماده، کم تحرکی و … به شدت رو به افزایش است.براساس آمارها ۵ تا ۱۰ درصد افراد دیابتی از نوع اول بوده و بقیه از نوع دوم هستند.طبق آمارهای جهانی میزان شیوع نوع اول ۶/۲ نفر در هر ۰۰۰/۱۰۰ نفر و شیوع نوع دوم ۹/۶ نفر در هر ۰۰۰/۱۰۰ نفر در دنیا است. البته باید خاطر نشان ساخت که بسیاری از افراد از بیماری خود آگاهی ندارند و لذا باید گفت شیوع آن بسیار بیشتر از آمارهاست.
هم مردان و هم زنانی که دیابت دارند بدلیل آسیبی که دیابت می تواند برروی سلول های عثصبی و رگ های خونی بگذارد، ممکن است دچار بدکارکردی های ج ن س ی گردند. دیابت به تدریج باعث تخریب سلول های درونی رگ ها که نقش مهمی در تنظیم و کنترل فعالیت های ارگان های تناسلی دارند، می شود. پاسخ های بدن ما به محرک های ج ن س ی ، غیرارادی هستند و از طریق سیستمعصبی خودمختار کنترل می گردند. برای مثال سیستم عصبی از طریق کنترل میزان فشار خون وارده اندام ج ن س ی و تحریک ماهیچه ها اعمالی نظیر نعوظ، لزج شدن واژن و ارگاسم را شکل میدهد. همچنین دیابت باعث تخریب سلول های بافت آلت تناسلی شده و از این طریق باعث شکل گیری بدکارکردی های نعوظ و مشکلاتی در لزج شدن واژن می گردد. دیابت همچنین می تواند از طریق از بین بردن سلول های حساس سطوح آلت تناسلی باعث کاهش حساسیت آن و شکل گیری بدکارکردی های نظیر مشکل در برانگیختگی، بدکارکردی در انزال و مشکل در رسیدن به ارگاسم گردد.
استال (۲۰۰۱) و تریسچیتا (۲۰۰۳)، در مطالعات خود نشان داده اند که دیابت نوع دوم که ناشی از چاقی است، به دلیل تعییرات هورمونی ناشی از چاقی، باعث کاهش میل ج ن س ی میگردد. افرادی که از نوع دوم دیابت رنج می برند، دارای علائمی نظیر خستگی، مشکلات بینایی و سردرد هستند که تمامی آن ها می تواند عملکرد ج ن س ی را مختل کند. هرچند این عوامل گذرا بوده و بستگی زیادی به میزان قند خون دارند، اما عوارض فیزیکی و روانی ناشی از ان ها می تواند در طول سال ها، تاثیرات زیادی برعملکرد ج ن س ی بگذارد.
عوارض ناشی از دیابت نوع دوم تاثیرات زیادی بر روی سیستم های مختلف بدن ما میگذارد که هرکدام می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم برروی عملکرد ج ن س ی تاثیرگذار باشد. این عوارض شامل: آسیب های عصبی (آسیب به نورون های عصبی) که باعث کاهش حساسیت نسبت به لمس بویژه در پاها میگردد، آسیب شبکیه چشم (آسیب دیدن رگ های خونی چشک) که می تواند منجر به نابینایی گردد . بیماری های کلیوی که ممکن است فرد را نیازمند به همودیالیز کند.تمامی این آسیب ها به نوعی باعث اختلال در عملکرد ج ن س ی میگردند.
بیماری های کلیوی از طریق آسیبی که به کلیه ها وارد میکند ممکن است باعث گردد که تا مدت ها جریان تصفیه خون به درستی انجام نگردد و فرد نیازمند همودیالیز گردد. خود این بیماری ها و عوارض ناشی از آگاهی از بیماری می تواند مشکل ساز باشد. عوارض فیزیکی نظیر تغییرات هورمونی، شرایط خاص رگ های خونی، بیماری های قلبی- عروقی ناشی از خون تصفیه نشده، عوارض روانی ناشی از وجود بیماری نظیر افسردگی و اضطراب، عملکرد ج ن س ی را تحت تاثیر قرارمیدهند(جیسون و همکاران، ۱۹۹۹؛ پنگ و همکاران، ۲۰۰۵ و راس و همکاران، ۲۰۰۳).
آسیب های عصبی ممکن است باعث کرختی و بیحسی، سوزش و خارش، کاهش حساسیت نسبت به لمس و آشفاتکی در سیستم عصبی مرکزی گردد. کاهش حساسیت بویژه نسبت به لمس در زنان تاثیرات منفی بیشتری میگذارد(مونی پا و همکاران، ۲۰۰۵). آسیب دستگاه عصبی خودمختار ممکن است باعث آسیب به نورون های شود که مسئولیت بسته نگه داشتن عضله تنگ کننده بین پروستات و مثانه را به عهده دارند و بنابراین باعث شکل گیری مشکلاتی در انزال بویژه در حداقل ۱ تا ۱۴ درصد مردان دارای دیابت گردد. در حالت معمولی و بهنجار، مایع منی در جریان انزال خارج می شود، اما زمانیکه فرد دچار انزال دیررس میگردد، مایع منی وارد مثانه شده و با ادرار ترکیب میگردد و در طول دفع ادرار و همراه با آن دفع میگردد. بنابراین مردانی که دچار انزال دیررس میگردند، چون مایع منی را به شکل مناسبی تخلیه نمی کنند، ممکن است دچار مشکلاتی در باروری نیز گردند. بعلاوه از آنجائیکه آسیب های نورونی باعث کاهش حساسیت سلول های عصبی میگردند، ممکن است باعث شود افراد نسبت به زخم های بدن خود بویژه در ناحیه پا آگاهی کمتری پیدا کنند. چنانچه افراد به سرعت به دنبال درمان موثر نگردند، این آسیب ها گسترش پیدا کرده و به شدت آن نیز افزوده گردد تا جایی که امکان قطع عضو نیز پیش آید.داشتن چنین شرایطی ممکن است باعث مشکلاتی در حرکت گردد، اما نگرانی عمده در مورد تاثیرات روانشناختی ناشی از چنین وضعیتی است. تصویر بدنی و اعتماد به نفس پایین که بدین وسیله ایجاد میگردد، باعث می شود که فرد تصور کند که به لحاظ ج ن س ی جذابیت لازم را نداشته و از داشتن فعالیت ج ن س ی خودداری کند و روابط عاطفی و ج ن س ی خود و شریک ج ن س ی را به مخاطره اندازد(رولاند و انگروچی، ۲۰۰۶ و فاگان، ۲۰۰۴).
هرچند مطالعات در مورد بدکارکردی های ج ن س ی زنان اندک است، اما مطالعات انجام شده به طور کلی نشان داده است نزدیک به ۲۷ درصد زنان دارای دیابت نوع اول و ۴۲ درصد زنان دارای دیابت نوع دوم بدکارکردی ج ن س ی را تجربه میکنند. عمده این بدکارکردی ها شامل کاهش لزج شدن واژن، آمیزش ج ن س ی دردناک، کاهش میل و فعالیت ج ن س ی و کاهش پاسخ های ج ن س ی نظیر ناتوانی در برانگیختگی و یا نگهداری آن، کاهش حساسیت در ناحیه مهبلی و عدم تجربه ارگاسم است.
اضطراب و افسردگی ناشی از داشتنن بیماری هم در افراد مبتلا و هم در شریک ج ن س ی می تواند آغاز گرد مشکلات جدی تر در عملکرد ج ن س ی گردد. بیشتر افرادی که دیابت دارند علائمی نظیر افسردگی، تغییرات خلقی و خستگی و اضطراب را گزارش میدهند(سیچونوسکی و همکاران، ۲۰۰۳، لاتمن و همکاران، ۲۰۰۰). افسردگی باعث کاهش شدید میل ج ن س ی ، کاهش انرژی، کاهش شهوت و برانگیختگی و در نهایت باعث کاهش تمرکز میگردد. با افزایش علائم درمان های روانشناختی و بیشتر دارودرمانی مورد استفاده قرارمیگیرد. استفاده از داروهای ضد افسردگی(نظیر SSRI ها) تاثیرات منفی متعددی برروی پاسخ ها و فعالیت های ج ن س ی از جمله میل، برانگیختگی و ارگاسم می گذارند (استال، ۲۰۰۱).
انزلین و همکاران(۲۰۰۱) نشان دادند که بیماران دارای نوع دوم دیابت(بویژه اگر این بین بیماری با اختلال دیگری نیز همراه باشد) در مقایسه با بیماران داری نوع اول، مشکلات ج ن س ی بیشتری را تجربه میکنند.برای مثال در مردان بی میلی ج ن س ی ۱۹ درصد در برابر ۴ درصد، بدکارکردی نعوظ ۳۱ درصد در برابر ۶ درصد، ارگاسم ۳۱ درصد در برابر ۲ درصد و در نهایت مشکلات ج ن س ی به طور کلی ۵/۴۰ درصد دربرابر ۶ درصد. انزلین و همکاران (۲۰۰۲) همچنین به نتایج مشابهی در زنان رسیدند. برای مثال مشکلات مربوط به لزج سازی ۱۹ درصد در برابر ۹ درصد، و مشکلات ارگاسم نیز ۱۹ درصد در برابر ۹ درصد. نتایج مطالعه همچنین نشان داد که تفاوت های ج ن س ی تی در پاسخ به بیماری نفش مهمی ایفا میکند. برای مثال شکل گیری بدکارکردی ج ن س ی در مردان دیابتی اصولا با عوامل جسمانی ناشی از بیماری مرتبط بود، در حالیکه در زنان بدکارکردی های به دلیل عوامل روانی ناشی از وجود بیماری نظیر افسردگی و اضظراب است. به طوریکه نتایج نشان داد ۲۵ درصد زنان دارای افسردگی بودند.
فدل و همکاران(۲۰۰۰) دریافتند که مشکلات ج ن س ی نظیر بدکارکردی نعوظ در بیماران نوع اول ۵۱ درصد در نمونه ۱۳۸۳ نفری و در نوع دوم ۳۷ درصد در نمونه ای ۸۳۷۳ نفری هستند.
رویکردهای درمانی
مردان و زنانی که دارای دیابت هستند، معمولا به دلیل آسیب های که به سلول های عصبی و رگ های خونی وارد می شود، دچار بدکارکردی ج ن س ی میگردند. علاوه بردیابت فشار خون، بیماری کلیوی، مصرف الکل، مصرف سیگار، بیماری قلبی عروقی، تغییرات هورمونی، اضطراب، افسردگی، و در زنان مشکلات دوران بارداری و یائسگی نیز می تواند منجر به شکل گیری بدکارکردی ج ن س ی گردد. از انجائیکه دیابت می تواند نقش مهمی در شکل گیری مشکلات دیگری نظیر بیماری های قلبی ـ عروقی، بیماری های کلیوی و حتی مشکلات روانی داشته باشد، بنابراین هم به شکل مستقیم و هم غیر مستقیم برروی کارکد ج ن س ی ما تاثیرخواهد گذاشت.
اولین اقدامی که متخصص باید انجام دهد بررسی شرایط و تاریخچه پزشکی بیمار است. گردآوری اطلاعات درباره بیماری های همزمان، داروهای مصرفی، بررسی میزان قند و چربی خون، جراحی احتمالی فرد، آگاهی از تغییرات هورمونی از طریق انجام آزمایش و به شکب مصاحبه یا استفاده از پرسشنامه قبل از ارائه هرگونه درمانی لازم است که انجام بگیرد. علاوه براین متخصص حتما باید اطلاعاتی در مورد سبک زندگی مراجع کسب کند؛ برای مثال رژیم غذایی وی، مصرف سیگار و الکل و یا سایر مواد، میزان فعالیت ج ن س ی ، استرس های زندگی که بویژه در شرایط فعلی تجربه میکند. نوع مشکلات ج ن س ی احتمالی، بررسی شرایط روحی و سلامت روان مراجع کسب کند. این مسائل از طریق پرسشنامه قابل گرد اوری هستند.
می دانیم که تاثیرات داروهای مورد استفاده برای بیماری های قلبی عروقی (مانند عوامل بازدارنده بتاآدرنرژیک) که برای درمان فشار خون مورد استفاده قرار میگیرند، ممکن است موجب بدکارکردی نعوظ گردند(مک آنولتی و برنت، ۲۰۰۶). همچنین میدانیم بیشتر افرادی که دیابت نوع ۲ دارند، دارای فشار خون و چربی بالا هستند و برای کنترل آن از این داروها استفاده میکنند. بنابراین آگاهی از نوع داروهای مصرفی مبتلایان به دیابت بسیار کمک کننده خواهد بود.علاوه براین داروها، داروهای دیگری برای کنترل فشارخون، چربی و قند خون استفاده میگردند یا ممکن است از تزریق انسولین استفاده گردد. داروهایی از قبیل گلوکترول ، گلوکترول XL، میرکوناز و گلیناز از طریق تاثیراتی که برروی پانکراس میگذارند، موجب تولید انسولین بیشتری می گردند. از آنجائیکه از این طریق انسولین بیشتری تولید میگردد؛ این احتمال وجود دارد که افراد واکنش سطح پایین قند خون را تجربه کنند و این پاسخ می تواند باعث شود فرد واکنشی توام با ناهشیاری و مستی داشته باشد و در صورتیکه تحت درمان قرار نگیرد، موجب مرگ گردد. بنابراین استفاده از دارودرمانی باید با احتیاط زیادی انجام گردد و از شرایط پزشکی اطلاعات مناسب دردسترس باشد.
برای درمان بدکارکردی ج ن س ی ناشی از آسیب عصبی، گستره ای از درمان ها مورد استفاده قرارمیگیرد نظیر، استفاده از پمپ خلاء، قراردادن کپسول در منشا پیشاب، تزریق آمپول به آلت تناسلی (در مردان) و نهایتا جراحی(برای قراردادن ابزاری کمک کننده به ایجاد و حفظ نعوظ و بهبودی شریان ها).انزال دیررس ایجاد شده در اثر دیابت می تواند از طریق داروهایی که می تواند برای بهبودی عملکرد ماهیچه های اسفنکتور مورد استفاده قرارگیرد، تا حدودی برطرف گردد.همچنین استفاده از تجارب اورولوژیست ها بویژه برای درمان ناباروری از طریق گردآوری اسپرم از ادرار و استفاده از آن در لقاح مصنوعی می تواند به حل برخی از مشکلات افراد دیابتی دارای بدکارکردی کمک کند.
در نهایت استفاده از روش های روان درمانی و مشاوره روان شناختی برای رفع عوارض و علائم اختلالاتی نظیر اضطراب و افسردگی فرد دیابتی و شریک ج ن س ی وی، کمک به ارتقاء سبک زندگی می تواند در برنامه های درمانی و ارزیابی برای کمک به افراد دیابتی مورد استفاده قرارگیرد.
نتایج هرچه باشد نشان از گستردگی تاثیرات دیابت برعملکرد ج ن س ی میدهد که اصولا بیماری نیست که صددرصد قابل درمان باشد. بلکه از طریق بهبودی سبک زندگی، رژیم غذایی مناسب، کنترل انسولین خون و درمان های دارویی می توان تا حدودی آن را کنترل کرد.