پرسش و پاسخ-۱۳

  1. چطور انتقادات جنسی خود را مطرح کنیم؟

استفاده از واژه انتقادات جنسی، در روابط عاطفی و زناشویی چندان مناسب نیست، زیرا فاکتورهای مهمی در شکل دادن به یک رابطه جنسی موفقیت آمیز دخیل هستند. هرکدام از زوجین ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند و انتظارات و خواسته های خاص خود را که ممکن است منطقی یا غیرمنطقی باشد، بنابراین انتقاد از همسر برای عدم توجه به یک نیاز یا خواسته غیرمنطقی، بی معنی است و خود نوعی بی منطقی محسوب می گردد. لازم است زوجین مهارت های ارتباطی و بیان کلامی خود را افزایش دهند تا بتوانند خواسته ها و نیازهای جنسی خود را از طریق گفتگوی جنسی انجام دهند، در یک گفتگوی جنسی است که زوجین می توانند با یکدیگر درباره خواسته ها و نیازهایشان صحبت کنند، در موردآنچه که می خواهند در روابط جنسی خود انجام دهند به توافق برسند و در مور مسائل مورد توافق به گفتگو بنشینند. بنابراین هر مساله ای در ارتباط با روابط جنسی باید از طریق گقتگو باشد که لازمه ن افزایش مهارتهای ارتباطی و عاطفی می باشد.

  1. رضایت از رابطه جنسی به چه معناست؟

رضایت از رابطه جنسی مفهومی کلی و چندبعدی بوده و شامل احساس کلی ما نسبت به روابط جنسی مان می باشد که می تواند طیفی از احساسات مثبت و منفی را شامل شود و نه تنها شامل لذت فیزیکی می گردد بلکه شامل فقدان حضور مشکلات جنسی، آرامش و آسایش ذهنی و روانی نیز می باشد.

  1. چه عواملی در رضایت از روابط زناشویی تاثیر دارند؟ آیا نوع وضعیت، ماساژ، گفت و گو و… در میزان لذت و رضایت از رابطه زناشویی موثرند؟

رضایت زناشویی مفهومی نسبتا پیچیده و چندبعدی است و تقریبا هرچیزی که در جریان رابطه جنسی اتفاق می افتد می تواند در شکل دادن به آن موثر باشد. طیف گسترده ای از عوامل محیطی، فردی، بین فردی، پزشکی، کارکردهای جنسی و… می توانند در شکل دادن به رضایت جنسی موثر باشند. اما مهمترین مساله،  شاید آن چیزی باشد که زوجین در مورد آن به توافق رسیده اند. به هر حال می دانیم هرکدام از زوجین خواسته ها و انتظارات منحصربه فرد و متفاوتی دارند که اگر بنا بر این باشد که رضایت جنسی خود را بر اساس انتظارات خود ارزیابی کنند شاید خیلی از زوجین چنین رضایتی را گزارش ندهند یا در سطح پایین گزارش دهند. اما وقتی زوجین در این مورد به توافق می رسند، ارزیابی خود از رضایت زناشویی را بر اساس آنچه توافق کرده اند، صورت خواهند داد، بنابراین میزان رضایت را براساس خواسته ها و انتظارات مورد توافق تعیین می کنند. واقعیت این است فراوانی رابطه جنسی، داشتن محیطی آرام و بدون محرک های محیطی مزاحم (نظیر فقدان سرو صدا، نور مناسب، فضای مناسب و رمانتیک بودن یا نبودن آن)، حضور یا عدم حضور مشکلات پزشکی حتی در حد سرماخوردگی، حضور یا عدم حضور مشکلات مالی و اقتصادی، خستگی فیزیکی، روابط بین فردی حسنه یا آسیب دیده، حضور یا عدم حضور مشکلات جنسی یکی یا هر دو نفر زوجین (از قبیل مشکل در رسیدن به نعوظ، فقدان لزج شدن مهبل، فقدان برانگیختگی جنسی و…)، وجود پیش نوازش و پس نوازش، انجام بازی های جنسی یا فقدان آن ها، داشتن گفتگوی جنسی، زمان برقراری رابطه جنسی، وجود یا فقدان تعهدات خاص (مثلا تعهد مراقبت از فرزندان یا  افراد مسن در منزل) و… همگی در رضایت جنسی موثر هستند و می توانند باعث شکل دادن به یک رابطه جنسی موفق و لذت بخش شوند یا تاثیر منفی برآن داشته باشند.

  1. در رسیدن به ارگاسم، تصویرسازی ذهنی موثر است یا نه؟ در این باره توضیح دهید و اینکه این روش توصیه می‌شود؟

به طور کلی تصویر سازی ذهنی یکی از مهمترین تکنیک هایی است که برای درمان مشکلات و بدکارکردی های جنسی مورد استفاده قرار می گیرد. البته این تکنیک در درمان بسیاری از اختلالات دیگر نیز ممکن است استفاده شود. بنابراین شاید کاربرد اصلی زمانی باش که زوج یا زوجین دارای مشکلات و بدکارکردی های جنسی هستند و برای درمان یکی از مشکلات لازم باشد که از این تکنیک استفاده نمود. در فرایند تصویر سازی ذهنی به زبان ساده به فرد گفته می شود که خود را در حال آمیزش با شریک جنسی خود تصور کند تا بتوان به درکی از عملکرد جنسی وی رسید. بنابراین چنانچه در حین رابطه جنسی فرد تصویر سازی جنسی داشته باشد و این تصویر سازی ذهنی و جنسی در ارتباط با فردی غیر از همسر یا شریک جنسی اش باشد، این کار توصیه نمی شود زیرا به بهبود رابطه جنسی کمکی نمی کند چون هدف از درمان بهبود روابط جنسی بین زوجین است و اگر بنا باشد با تصویر سازی ذهنی فردی غیر از همسر یا شریک جنسی تصور شد، ممکن است فرد عملکرد جنسی خوبی داشته باشد، این در حالی است که در ارتباط با همسر یا شریک جنسی خود، مشکل همچنان پابرجاست. بنابراین تصویر سازی جنسی در روابط زناشویی تنها زمانی درست که فرد موقعیت های جنسی موفق با همسر خود را که ممکن است در گذشته تجربه کرده باشد، تجسم کند.

  1. اگر یکی از زوجین به افسردگی مبتلا باشد، برای حفظ روابط به خصوص روابط زناشویی چه باید کرد؟

اختلالات روانشناختی از دلایل اصلی شکل گیری بدکارکردی های جنسی، چه در زنان و چه در مردان است. پژوهش های متعددی که در این زمینه صورت گرفته است بیانگرتاثیر بی چون چرای مسائل روانشناختی در شکل گیری مشکلات جنسی است. افسردگی، اضطراب، وسواس، استرس، خشم و … همگی در ایجاد مشکلات جنسی و ارتباطی دخیل هستند. علاوه بر تاثیراتی که اختلالات روانشناختی (نظیر افسردگی و اضطراب) بر روابط زناشویی دارد، ین اختلالات بر عملکرد جنسی افراد نیز، تاثیر میگذارند. کاهش میل و برانگیختگی، فقدان تجربه لذت در روابط جنسی، مشکل در رسیدن به ارگاسم یا فقدان ارگاسم از جمله عوارض و علائم این اختلالات هستند. علاوه بر تاثیرات خود بیماری ها، داروهایی که برای درمان اختلالات روانی تجویز میگردند دارای عوارض جانبی متعددی بوده و عملکرد جنسی را مختل می نمایند.افسردگی معمولا با علائمی نظیر بی میلی، کاهش انرژی، عزت نفس پایین، فقدان تجربه لذت و … شناخته می شود. حساسیت و تحریک پذیری در کنار انزوای اجتماعی به همراه دیگر علائم افسردگی، باعث تخریب روابط عاطفی و بین فردی میگردند. افسردگی تاثیرات عمیقی بر ایجاد مشکلات جنسی خواهدداشت، کاهش میل جنسی، نافعالی جنسی، مشکل در برانگیختگی جنسی، منفی بافی های جنسی و… مشکلاتی هستند که معمولا افراد افسرده تجربه می کنند. علاوه بر خود افسردگی، داروهای ضدافسردگی موجود، غالبا تاثیرات منفی بر عملکرد جنسی می گذارند.نتایج مطالعات نشان میدهد که بین ۲۰ تا ۳۶ درصد بیماران افسرده که از درمان های دارویی استفاده میکنند، دچار مشکلات جنسی هستند که عمده ترین آنها بی میلی جنسی، فقدان برانگیختگی جنسی، مشکل در رسیدن به ارگاسم و مشکل در نعوظ می باشد.

بنابراین اولین گام در ارتباط با حضور افسردگی یکی از زوجین یا هر دوی آن ها، درمان و رفع افسردگی می باشد تا بتوان در مرحله بعد در صورت حضور مشکلات جنسی، به رفع آن ها اقدام نمود و چنانچه زوجین به غیر از افسردگی مشکل دیگر نداشته باشند، بعد از درمان افسردگی، در راستای بهبود روابط آسیب دیده زناشویی اقدام نمود. افسردگی از آن دست اختلالاتی است که به سرعت بر روابط عاطفی و زناشویی تاثیر منفی می گذارد، و چنانچه افسردگی فرد رفع نگردد، مدیریت کردن روابط عاطفی و زناشویی مشکل خواهد بود.

  1. درصورتی که زوجی از ظاهر شریک زندگی‌اش راضی نیست، این مساله چه تاثیری می‌تواند بر روابط عاطفی و زناشویی آنها بگذارد. در این صورت بهترین راهکار چیست؛ صحبت در این باره با خود فرد و کمک از مشاوره و…

فرض کنید با شخصی ازدواج کرده اید که از جذابیت ظاهری و فیزیکی بالایی برای شما برخوردار بوده است و بعد از گذشت مدتی به هر دلیل از نظر ظاهری و فیزیکی تغییراتی کرده است(نظیر چاقی، تغییراتی پوستی نظیر جوش و…، عمل جراحی خاص بسیاری تغییرات دیگر)، از جذابیت ظاهریش کاسته شده است و احساس کرده اید همانند گذشته برایتان جذاب نیست.در این شرایط چگونه واکنش میدهید؟ روابطتان ممکن است چه تغییراتی بکند؟آیا مانند سابق خواهید بود؟ چه باید بکنید؟

در چنین شرایطی اولین چیزی که باید از ذهنتان بگذرد این است که این فرد کسی است که وی را دوست دارید و با او زندگی می کنید؛ پس باید کاملا با احتیاط و با دقت برخورد کنید. مطمئنا بسیاری از افراد به هنگام ایجاد چنین تغییراتی در همسرشان، واکنش های غیرمعمول و اسیب زا از خود نشان میدهند؛ برخی ممکن است مدام از ظاهر همسرشان ایراد بگیرند، برخی ممکن است سعی در کاهش روابط بین فردی و روابط جنسی شان بکنند، برخی گوشه گیری را اختیار میکنند، در عین حال افرادی هم هستند که با برخوردی منطقی به دنبال راه حل های مفید میگردند.

واقعیت اول این است که مواجهه با چنین مساله ای بسیار پیچیده، دشوار و حساس است؛ زیرا هر کسی با توجه به پیش داوری ها، افکار و احساسات، باورها و انتظارت فرهنگی خود با این مساله برخورد میکند و  در هر صورت افراد به شکلی هیجانی و احساسی با این قضیه روبه رو می شوند و همین مساله را پیچیده تر میکند.

واقعیت دوم این است که تقریبا هیچ روش کاملا پیروزمندانه ای برای این مساله وجود ندارد؛ برای مثال تصور کنید یکی از زوجین دچار مشکل چاقی است و بهترین راه حل انجام عمل جراحی. با این حال این فرد قبل از عمل با برخوردهای نامناسبی از طرف همسرش و دیگران روبه رو بوده است، با دیگران مقایسه شده است، عزت نفسش کاهش پیدا کرده است، تصویر بدنی اش تضعیف شده است، نسبت به سایر همجنسان احساسات منفی پیدا کرده است و بسیاری چیزهای دیگر. عمل جراحی صرفا مشکل چاقی وی را حل میکند، اما سایر مسائل را حل نمی کند، شاید اینگونه تصور شود که با کاهش وزن و رسیدن به حالت ایده ال، فرد عزت نفس خود را بازیافته و تصویر بدنی خوبی از خود نشان دهد، اما واقعیت این است که بسیاری از واکنش های همسر و حتی دیگران (نظیر فرزندان و وابستگان) در زمان چاقی، تاثیرات دراز مدت و مخرب خود را برجای خواهند گذاشت؛ زیرا چنین تصور می شود که زوجین یکدیگر را دوست داشته باشند، دوست داشتنی بی قید و شرط، اما وقتی که یکی از آن ها از نظر ظاهری تغییر میکند، دیگری باید از او حمایت کند یا از او ایراد بگیرد؟

بعلاوه بسیاری از زوجین به دلیل همین تغییرات ظاهری، روابط جنسی شان به شدت ضعیف می شود ومشکلات دیگری که تا به الان خود را نشان نداده است سرباز می کنند، تعارضات زناشویی، مشکلات ارتباطی و… خود را نشان داده و به دلیل فقدان مهارتهای ارتباطی و مهارت های حل مساله، مشکلات شدیدتری بوجود خواهند آمد. مشکلات بوجود امده صرفا در روابط بین فردی نیست، در بسیاری مورد زوجی که تغییرات ظاهری را نشان داهده است مشکلات فردی متعددی را تجربه میکند، کاهش عزت نفس، تصویر بدنی ضعیف، مقایسه خود با دیگران، منفی بافی و انزوا و در مواردی نیز افسردگی و حتی پرخاشگری به دلیل ناکامی مسائلی هستند که ممکن است فرد نشان دهد.بنابراین زوجین باید به این مساله توجه داشته باشند که علاوه بر تغییرات ظاهری  وفیزیکی، تغییرات روانی و احساسی هم ممکن است وجود داشته باشد. شیوه برخورد با هرکدام از این مسائل مستلزم شناسایی دقیق آن ها و استفاده از راهنمایی های تخصصی روانشناختی می باشد.

با این اوصاف باید بیان داشت مهمترین گام برای مواجهه با چنین مسائلی رفع مشکلات ظاهری نیست، بلکه شیوه اولیه برخورد ما با این مساله است. برخوردی مسئولانه، حمایتگرانه و توام با احساسات مثبت نسبت به همسرمان. تنها در این صورت است که زوجین می توانند در کنار یکدیگر به شناسایی و رفع مشکلات بپردازند.

 

تغییرات ظاهری و فیزیکی زوجین امری است که ممکن است به هر دلیلی اتفاق بیفتد، و البته با گذشت زمان، امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. با این حال این مساله در مواردی ممکن است در بین خانم ها بیشتر باشد و یا حداقل در مورد خانم ها از حساسیت بیشتری برخوردار باشد.برای مثال به دلیل بارداری ممکن است تغییرات وزنی پیدا کنند و تا مدت ها بعد از وضع حمل، نیز چنین حالتی ادامه داشته باشد. بنابراین مهم است زوجین بدانند دلیل تغییرات چه چیزی می تواند باشد، در چه دوره ای ممکن است برخی تغییرات اتفاق بیفتند، چه مدت ممکن است طول بکشد و به چه شکل می توان به رفع ان ها کمک کرد. نمونه بارز آن نیز تغییرات ظاهری است که به دلیل بارداری ممکن است  اتفاق بیفتد، این شرایط به دلیل حساسیت های فوق العاده ای که دارد (علاوه بر تغییرات ظاهری تغییرات روانی نظیر افسردگی پس از زایمان)، باید با مشورت متخصص و راهنمایی هایی تخصصی مدیریت گردد. بعلاوه حوادث مختلفی نظیر تصادف، بیماری، آتش سوزی و مانند آن ها منجر به تغییرات ظاهری میگردند. شیوه برخورد با این قبیل مسائل نیز از حساسیت های ویژه ای برخوردار است و طبیعتا روابط زوجین را به شدت تحت تاثیر قرارمیدهد. مشاوره های تخصصی در این زمینه می تواند بسیار کمک کننده باشد. تغییراتی ظاهری معمول تر نظیر چاقی، تغییرات پوستی و مانند آن ها شاید تاثیرات منفی کمتری برروابط زوجین داشته باشند.

تغییرات ظاهری به هر دلیل که باشد باید چند نکته را در مورد ان ها کاملا رعایت نمود:

اول اینکه به شکل حمایت گرانه و مثبت باید با آن روبه رو شد، تخریب یکدیگر، سرزنش کردن، مقایسه کردن، دوری کردن از یکدیگر، منزوی شدن و مانند آن ، نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه آن ها را شدت می بخشد و حتی در مواردی باعث طلاق و جدایی نیز میگردد. پس سعی کنید نقشی موثر، سازنده و حامی داشته باشید و اگر شیوه درست مقابله را نمی دانید از متخصصین کمک بگیرد.

دوم اینکه حتما و با مشورت افراد متخصص و نه افراد عامی به دنبال راه حل هایی احتمالی برای رفع مشکل باشید، بسته به دلیل تغییرات، مدت زمان و … ممکن است راه حل های متفاوتی وجود داشته باشد، استفاده از رژیم های غذایی متفاوت، دارودرمانی، جراحی و در موارد حادتر استفاده از خدمات روانشناختی می تواند به رفع مشکلات کمک کنند.

و نهایتا اینکه از هر گونه پیش داوری بپرهیزید، مساله پیش آمده را از هر جهت بررسی کنید و به شیوه ای مناسب و البته با راهنمایی افراد متخصص با مساله روبه رو شوید. بنابراین سعی داشته باشید در هر شرایطی با مشاور و افراد متخصص مشورت داشته باشید.

 

  1. بسیاری از افراد بر این باورند که افرادمسننیازیبهرابطهجنسیندارند؟ این باور درست است (که قبلا گفتید درست نیست، لطفا توضیحی در خصوص این نیاز در سنین بالا و اهمیت قائل شدن به آن بدهید)

به طبع این باور، باور غلطی است،افراد مسن هم مانند سایر افراد نیازهای عاطفی و جنسی خاص خود رادارند، شاید یکی از دلایلی که باعث شده است چنین تصور غلطی ایجاد گردد، مسائل و مشکلات خاصی باشد که در سنین بالا اتفاق می افتند؛ برای مثال افزایش سن باعث کاهش انرژی می شود، زنان با یائسگی روبه رو خواهند شد، نعوظ در مردان مدت زمان بیشتری طول می کشد و … . واقعیت این است که هر سنی دارای شرایط خاص خود می باشد؛ طبیعی است که یک فرد مسن نسبت به یک فرد جوان، دیرتر به برانگیختگی جنسی می رسد، و به همان میزان انزال در وی نیز کندتر صورت می گیرد، افراد مسن نیاز به مدت زمان بیشتری دارند که به لحاظ جنسی تحریک شوند، افراد مسن نیاز به تحریکی فیزیکی و لمسی بیشتری دارند، برای مثال افراد جوان ممکن است با دیدن یک عکس یا تصویر جنسی به سرعت تحریک شده، دچار نعوظ و حتی انزال شوند، اما افراد مسن به این سرعت دچار برانگیختگی نمی شوند، آن ها برای تحریک و برانگیختگی نیاز به لمس شدن و تحریک مستقیم دارند، بنابراین همانطور که افزایش سن باعث می شود سطح انرژی افراد کاهش پیدا کند و در نتیجه مثلا کندتر راه بروند، کارها را با سرعت قبل انجام ندهند، به همان میزان این افزایش سن بر کارکرد جنسی آن ها تاثیر میگذارد، بالطبع این مساله ممکن است در خانم ها قدری مشخص تر باشد، زیرا باتجربه یائسگی، قدرت بارور شدن آن ها از بین می رود، این تجربه علاوه بر کاهش انرژی ممکن است باعث بروز افسردگی در انان نیز گردد که خود تاثیر دوچندانی بر عملکرد جنسی آن ها خواهد گذاشت. اما در هر حال افراد مسن نیز همچون سایر افراد نیازهای جنسی خاص خود را دارند و باید با توجه به شرایط سنی و درک درست از این شرایط به آن ها توجه نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *