پرسش و پاسخ ۹

حدود ۹ سال است که از ازدواجمان می‌گذرد و حدود ۳ سال است که متوجه روابط شوهرم با دخترهای جوانتر شده‌ام. ازطرفی هم قصد جدایی ندارم لطفا مرا راهنمایی کنید. چطور با او برخورد کنم و با این مساله کنار بیام. با این توضیح که با اینکه هر بار روابطش افشاء می‌شود ولی حاضر نیست از آن دست بکشد.

Ûداشتن روابط عاطفی/ جنسی یکی از زوجین خارج از روابط زناشویی، صرفنظر از دلایل آن می تواند آسیبی جدی به روابط زوجین وارد کند و اگر به شیوه ای صحیح حل نشود، ممکن است منجر به طلاق گردد. این نوع روابط می تواند شامل روابط فیزیکی، روانی و عاطفی باشد و معمولا نشان دهنده آسیب عاطفی/ارتباطی یا جنسی بین زوجین و نارضایتی یکی از آن ها است. زوجی که ممکن است درگیر در این مساله شود، عموما به دلیل وجود یک نیاز (عاطفی، جسمانی و روانی) به این مساله می پردازد، نیازی که عمدتا از طریق رابطه فعلی برآورده نشده است. وجود این مساله زمانی خیلی بیشتر می شود که تحت فشارهای شدیدی نظیر مشکلات عاطفی، روانی و یا مالی باشند. باید خاطر نشان ساخت که وجود روابط خارج از رابطه زناشویی ممکن است یک نوع رابطه دوستی معمولی باشد ویا در موارد عمیق تر، روابط جنسی و عشقبازی را نیز شامل گردد. حل و فصل چنین روابطی به دلیل ماهیت پیچیده آن، باید با کمک گرفتن از خانواده درمانگران و متخصصین صورت گیرد، بنابراین پیشنهاد میگردد با کمک گرفتن از متخصصین، روابط زناشویی خود و مشکلات احتمالی را مورد بررسی قرارداده از این طریق به حل آن بپردازید.

پسری ۱۸ساله هستم. اصلا در جریان رابطه ودوستی با جنس مخالف نبوده‌ام؛ اما۷ ماه است دختری که ۴ سال از من کوچک‌تر هست و مرا می‌شناسد و تقریبا همسایه هستیم و در کتابخانه همدیگر را می‌بینیم به من ابراز علاقه کرده! متاسفانه شماره همراه مرا پیدا کرده و به من زنگ می‌زند. حرف‌های عشقانه زیادی به من می‌زند و مهم‌ترین حرفش این است که می‌گوید من برای او اولین و آخرین عشقش هستم به همه دوستانش هم که مرا می‌شناسند گفته که مرا می‌خواهد. با این کار آبرویم را برده. می‌ترسم کار به خانواده‌ها بکشد اما مشکل اینجاست که من هیچ علاقه‌ای نسبت به او ندارم. او گفته که اگر در آینده به خواستگاری‌اش نروم او به خواستگاری من می‌آید. می‌ترسم زندگی‌ام به خطر بیفتد و مجبور به ازدواجی بشوم که هیچ رضایتی از آن ندارم. نمی‌دانم چه کار کنم. لطفا راهنمایی‌ام کنید.

Û روابط عاطفیِ صمیمانه و در مرحله بعد روابط زناشویی، مساله نسبتا پیچیده ای است که عوامل مختلفی در تعیین کیفیت آن نقش دارند. شور شوق دوره نوجوانی و جوانی و حضور بحران های خاص این دوره، معمولا باعث می شود، افراد درگیری های عاطفی و صمیمانه خاصی پیدا کنند که در بسیاری موارد کاملا احساسی بوده و به صورت گذار و موقت خواهند بود. شرایط خاص فرد، خانواده و محیط و نوع آموزش هایی که فرد می بیند و همچنین شیوه سازگاری فرد در بحران های این دوره، این شرایط را با ویژگی های منحصر به فردی روبه رو می کند و باعث می شود افراد تصمیمات احساسی و بدون فکری بگیرند، بسیاری از این مسائل با گذشت زمان و پختگی افراد حل و فصل می شوند، در برخی موارد نیز گرفتن مشاوره از روانشناسان و متخصصین این حوزه می تواند کمک کننده باشد، بویژه در مواردیکه فرد در شرایط خاص نظیر مشکلات خانوادگی، بحران های عاطفی و… به سر برد. پیشنهاد میگردد برای بررسی بیشتر موضوع به متخصصین سلامت روان مراجعه شود.

من هیچوقت شروع کننده رابطه نیستم وارضا نشدنم را ابراز نمیکنم آیا کار درستی است؟

Û رفتار جنسی زوجین در طول رابطه جنسی، کیفیت رابطه جنسی را به میزان زیادی تعیین می کند، رفتار جنسی یکی از زوجین، می تواند رفتار جنسی زوج دیگر، را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. عملکرد جنسی زوجین، احساس خودکارامدی جنسی و رضایتمندی آن ها تحت تاثیر این مساله قرار دارد؛ حالت انفعال یکی از زوجین می تواند رابطه جنسی را از یک رابطه لذت بخش به یک رابطه مکانیکی صرف، تبدیل کند، بنابراین در یک رابطه جنسی موفق و رضایتبخش رفتارها، احساسات و هیجانات، مشارکت فعالانه و… عوامل مختلف دیگر نقش موثری دارند، شروع رابطه، آنهم همیشه از طرف یکی از زوجین، می تواند آسیبی جدی به رابطه جنسی زوجین وارد کند، رابطه جنسی را به رابطه ای تکراری و خسته کننده تبدیل می کند، تبدیل به راهی برای فرار از پرداختن به مشکلات و مقصر دانستن دیگری می شود، عزت نفس جنسی و خودکارامدی جنسی را به شدت در زوجین کاهش می دهد و باعث می شود صرفا یکی از زوجین احساس مسئولیت کند، در نتیجه دیگری خود را کنار می کشد و مشکلات ارتباطی و تعارضات زناشویی بعدی بوجود خواهند آمد، در یک رابطه جنسی هر دونفر باید مشارکت فعالانه ای داشته باشند، چرا که رابطه ای دو نفره است و علاوه بر نیروی جنسی (از نظر فیزیکی و شهوانی)، عواطف و احساسات متعالی در آن دخیل هستند، بنابراین اگر یکی از زوجین تلاشی در این رابطه نداشته باشد، علاوه بر مشکلات جنسی، مشکلات عاطفی و ارتباطی نیز در روابط زوجین ایجاد خواهد شد و رابطه را کاملا یکطرفه خواهد نمود، اثرات چنین مشکلی بعدها به شکلی آسیب زاخود را بیشتر نشان خواهد داد، البته این مساله ممکن است دلایل زیاید داشته باشد؛ برای مثال ممکن است نشان دهنده یک ازدواج اجباری باشد، یا نشان دهنده فقدان صمیمیت و عاطفه بین زوجین، وجود مشکل و تعارضات زناشویی، بی میلی جنسی و…. پیشنهاد میگردد این مساله با متخصصین این حوزه در میان گذاشته شود تا به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد.

من دختر۲۱ساله هستم که در این سن میل جنسی نسبتا زیادی برایم بوجود آمده و موقعیت وشرایط ازدواج را هم ندارم وترجیح می دهم به تحصیلاتم ادامه بدهم امابه این روابط نیاز دارم. از مشاوران شما درخواست راهنمایی دارم نمی دانم با این مسئله چه کنم. لطفا راهنماییم کنید.

Ûمیل جنسی، مساله پیچیده ای است که می تواند نمودهای رفتاری و ذهنی خاصی داشته باشد و به اشکال مختلفی میل جنسی پایین، میل جنسی بالا یا خیلی بالا (که حتی در مواردی در قالب اعتیاد جنسی نیز تعریف می شود) شناخته می شود. میل جنسی از جنبه های گوناگون بیولوژیکی، ذهنی و انتزاعی (خیال پردازی های و سائق های جنسی) قابل بررسی است. با این حال میل جنسی به طور کلی به عنوان داشتن میل و علاقه یا اشتیاق به برقراری رابطه جنسی تعریف شده است. در ارتباط با میل جنسی بالا یا خیلی بالا ، قبل از هر چیزی باید به بررسی ماهیت آن پرداخت، زیرا میل جنسی بالا ارتباط عمیقی با افکار یا رفتارهای وسواسی جنسی دارد (بویژه اگر با رفتارهای جنسی نظیر خودارضایی همراه باشد). چنین تکانه های جنسی تکرار شونده و امیخته با وسواس در بسیاری موارد به اشتباه میل جنسی بالا قلمداد میگردد که نیاز به بررسی های تخصصی دارد؛ در مرحله بعدی و با مشخص شدن ماهیت ان است که می توان پیشنهادات و راهکارهای لازم را ارائه داد، بنابراین در این مرحله مراجعه به روانپزشک و بررسی تخصصی این مساله در اولویت می باشد.

شوهرم مدت ۶ ماه است به علت بدبینی شدید نسبت به من ارضا نمیشود تمایل زیاد دارد روزی دو سه بار انجام میدهد ولی نمیشود خواهش میکنم کمکم کنید قابل درمان است یا نه؟

Ûارگاسم و فرایند رسیدن به ارگاسم یکی از مراحل مهم در زندگی جنسی می باشد که به دلایل مختلف ممکن است رسیدن به آن ناممکن یا بسیار سخت شود. بخشی از این دلایل به مراحل قبلی یعنی داشتن میل جنسی به اندازه کافی و برانگیختگی و تحریک جنسی برمیگردند و برخی دیگر به روابط بین فردی و عاطفه و صمیمتی که می تواند بین زوجین باشد یا نباشد و بخشی هم به عوامل شخصی نظیر استرس و اضطراب و یا سایر کارکردهای جنسی فرد (مشکل در نعوظ و انزال و…) برمیگردد. بعلاوه کیفیت رابطه جنسی زوجین نیز در این امر بسیار مهم است؛ برای مثال وقتی زوجین یا یکی از ان ها از نظر جنسی منفعل باشد، رابطه جنسی به خوبی پیش نمی رود. بنابراین عواملی که رسیدن به ارگاسم را با مشکل مواجه می سازد متعدد هستند و باید به شناسایی آن ها پرداخت. در سوال مطرح شده از بدبینی شدید همسر یاد شده است، مساله ای که می تواند نشان دهنده روابط بین فردی آسیب دیده زوجین و یا حضور تعارضات زناشویی باشد که البته بر روابط جنسی زوجین نیز تاثیر میگذارد. اما پیچیدگی موضوع در روابط جنسی متعدد روزانه (۲ الی ۳ بار در روز) همسر و عدم رسیدن به ارگاسم است که نیازمند بررسی های تخصصی تر می باشد. واقعیت این است که هرچیزی میتواند کیفیت رابطه جنسی و ارگاسم یا سایر مراحل آمیزش جنسی را دستخوش اختلال بکند، و مهمترین مساله شناسایی و بررسی دقیق این عوامل و نحوه تاثیرگذاری آن ها هستند که نیازمند مراجعه به متخصصین و بررسی های جامع و تخصصی است.

سلام من خانمی ۲۵ ساله هستم که حدود یکسالی رابطه زناشویی را اغاز کردم، تاکنون بارها از راههای مختلف دیگر از جمله اورال و کلیتورال به ارگاسم رسیده ام اما تمایلی به رابطه وازینال ندارم،ایا این امر باعث میشود دراینده نزدیک از رابطه سرد شوم یا برایم تکراری شود؟ از شرایط اکنون راضی ام.

Ûرسیدن به ارگاسم از طریق مختلف امکان پذیر است نظیر آمیزش جنسی یا لمسی کلیتوریس و چنانچه زوجین در این ارتباط مشکلی نداشته باشند و رضایت جنسی داشته باشند، طبیعتا مشکلی هم در روابط بین ان ها ایجاد نمی شود. زوجین متعددی هستند که بدین شکل زندگی جنسی خود را سپری می کنند و هر دو نفر نیز راضی هستند. مشکل معمولا زمانی به وجود می آید که زوجین یا یکی از ان ها راضی نباشد، از روابط جنسی خود لذتی نبرند و دلایلی خاص برای عدم تمایل به رابطه جنسی واژینال وجود داشته باشد؛ نظیر ترس از داشتن رابطه، وسواس، انزجار از رابطه جنسی مهبلی، تجارب ناموفق گذشته، اختلال درد و… در این خصوص باید به بررسی دقیق علت عدم تمایل به چنین رابطه ای پرداخت. با این حال داشتن رابطه جنسی بدون دخول واژنی به خودی خود نمی تواند باعث بی میلی به رابطه جنسی گردد، مگر اینکه زوجین ناراضی باشند، البته این نوع رابطه نظیر هر نوع رابطه جنسی دیگر می تواند برای زوجین تکراری باشد، به هر حال حتی رابطه جنسی مهبلی نیز بعد از مدتی تکراری می شود و لازم است زوجین به دنبال روش های جدید برای داشتن رابطه جنسی باشند و هر چند وقت یکبار چیزی جدید به رابطه بیفزایند با تغییری خاص ایجاد کنند؛ برای مثال حالات رابطه جنسی خود را عوض کنند، یا محیطی را که در آن رابطه جنسی تغییر دهند. به هر جال پیشنهاد میگردد، برای بررسی های دقیق تر به متخصص مراجعه شود.


 

2 نظر در “پرسش و پاسخ ۹

  1. باسلام..من دختری ۲۱ ساله و مجرد هستم که از سن ۱۳ یا ۱۴ سالگی دچار وسواس شستشو و وسواس فکری درباره عقایدم شدم پس از یک جلسه مراجعه به روانشناس درمان را رها کردم و خوب شدم ….در سن ۱۹ سالگی ما از تهران به شهرستان نقل مکان کردیم که این موضوع باعث ضربه روحی به من شد و دوباره به وسواس در مورد بکارت و ایدز وعلاوه بر ان به افسردگی مبتلا شدم و با مراجعه به پزشک اعصاب و روان با داروی کلومیپرامین و سرترالین تحت درمان بودم و پس از ۶ ماه درمان را باز رها کردم الان دوسال از این موضوع میگذرد و من دوباره دچار مشکل شده ام…به خود ارضایی مبتلا شدم و مدام به خودم شک میکنم که دستم وارد واژن شده یانه و برای معاینه بکارت به پزشک مراجعه میکنم…الان مدت کوتاهی حدود ۱۰ روز است که باز به دکتر اعصاب و روان مراجعه کردم وبا قرص فلووکسامین تحت درمان هستم و برای ترک خود ارضایی به توصیه پزشک خودم را با خمیر بازی سرگرم میکنم…تا به حال ۵ بار به معاینه بکارت رفتم حتی وقتی که خود ارضایی هم نمیکردم میترسیدم که معاینه پزشک قبلی باعث پارگی بکارتم شده باشد وباز مراجعه میکردم….از زمانی که به پزشک مراجعه کردم و خود ارضایی را ترک کردم تصمیم گرفتم که برای بار اخر به متخصص زنان مراجعه کنم تا ازسلامت بکارتم مطمئن شوم اما حالا احساس میکنم ممکن است پزشک متخصص اشتباه تشخیص داده باشد…مدام در سایت ها به دنبال مسائل مربوط به بکارت میگردم و سوالاتم را با پزشکان مطرح میکنم حتی هنگام شستشوی اندام جنسی ام احساس نگرانی دارم و مدام به دنبال خون میگردم و میترسم هنگام شستشو بی اراده به بکارتم اسیب زده باشم تا به حال با هیچ مردی رابطه نداشته ام اما این ترس باکره نبودن برایم شب و روز نگذاشته لطفا راهنمایی ام کنید من احساس میکنم هرگز نمیتوانم مثل دختران عادی زندگی کنم و فکر میکنم با همه فرق دارم

    • با سلام اینهم علامتی ازوسواستان است به پزشکتان مراجعه و درمورد ان صحبت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *